پناهگاه
دلتنگت که میشم اینجا پناهگاه من است.
از هجوم تمام بغض هایی که خفه کننده اند،
اینجا در امانم.
اینجا که هستم فقط خودم را میبینم بدون حجاب،
همانم که باید؛
تو هم هستی
همیشه اینجایی!
گوشه ای در آفتاب نشسته ای،
همان طور که هستی! نه نقابی به صورت داری و
نه حتی تظاهر میکنی که دوستم نداری!
همانی که باید.
چون من.
اینجا پناهگاه من است یک اتاق کوچک
با دیوارهایی به رنگ مورد علاقه ات.
سفید...
با یک پنجره
با پرده های توری لرزان در باد.
اینجا همیشه بوی بهار نارنج می آید،
و "زمان" که چه برازنده و محترم جمع ما را ترک کرده است!
اینجا میتوانیم دوتایی تا همیشه،
در گوش یکدیگر پچ پچ کنیم .
۱۹.۰۱.۱۴۰۴
جادههای مذهبی در هر سرزمینی که مولد و گهوارۀ مذاهب بودهاند یا بعدها به یکی از مذاهب بزرگ و کوچک بشری منتسب شدهاند، وجود دارند؛ مانند جادۀ مذهبی «گانوسا» که به جادۀ «دولوروسا» بهمعنای جادۀ «درد و رنج» شهرت یافته و اتفاق تاریخی - مذهبی به صلیب کشیدهشدن عیسیبنمریم را تداعی میکند تا «جادۀکنتربری» که زایران را از «ساوث وارک» لندن به بقعۀ «سن توماس بکت» در کنتریبری میرساند.